فقط خدا تنهاست
![]() السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
![]() چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:49 :: نويسنده : سوگل تو لاین ۳۰۰ دوست! چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:43 :: نويسنده : سوگل انتظارش،انتظارم سیر کرد،
آنکه میخواهد بیاید دیر کرد
تا به کی در انتظارش دیده بر در دوختن؟
آمدن؟
رفتن،ندیدن،سوختن...
ای انکه دستت میرسد بر زلف یار در حضورش نام مارا هم بیار چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:40 :: نويسنده : سوگل
عشق ![]()
آنکه بر دور باغها حصار کشید هیچ ندانست درختان عاشق راه آسمان را می دانند.... چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:38 :: نويسنده : سوگل مجلس میهمانی بود... دیگر حواس خویش را از دست داده چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:36 :: نويسنده : سوگل
شهدا هنوز پشت خاکریز منتظر لبیک اند...
بیدار شو رفیق من.... شهدا منتظرن چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:35 :: نويسنده : سوگل این همه لهجه در دنیا
♥ وَ اجْعَلْ لِسَانِی بِذِکْرِکَ لَهِجا
وزبانم را به ذکر خودت گویا ساز... چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:35 :: نويسنده : سوگل لبخندت را که نثار نگاهم میکنی دلم آب می شود . . . چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:33 :: نويسنده : سوگل آرامش نه عاشق بودن است و…
نه گرفتن دستی که محرمت نیست ….
نه حرف های عاشقانه و قربان صدقه رفتن های چند ثانیه ای ……
آرامش حضور خدااااست ….
وقتی در اوج نبودن ها نابودت نمیکند …..
وقتی نا گفته هایت را بی انکه بگویی میفهمد …
وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی و
غرورت را تا مرز نابودی پیش ببری
وقتی مطمئن باشی با او هرگز تنها نمی مانی …
آرامش یعنی همین که تو………
بی هیچ قید و شرطی خداااااا رو داری … چهار شنبه 22 مهر 1394برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : سوگل شنبه 11 مهر 1394برچسب:, :: 19:29 :: نويسنده : سوگل خوب است "بدانیم............ .... "
امام علی (ع) لا تَفرِحَنَّ بِسَقطَةِ غَیرِکَ لا تَدری ما یُحدِثُ بِکَ الزَّمانُ ؛ از زمین خوردن کسی شاد مشو ، که نمی دانی گردش روزگار برای تو چه در آستین دارد. غررالحکم شنبه 11 مهر 1394برچسب:, :: 19:28 :: نويسنده : سوگل با ایــــــن دو دســــــت ســــــالم، شنبه 11 مهر 1394برچسب:, :: 19:26 :: نويسنده : سوگل هیــــــچ میـــــدآنی چــِـــــرآ بی حآصــِــــلیـــــم؟ چــــون کــِــــه اَز یـــــآدِ شــَـــهیــــدآن غآفـِلیــــــم شنبه 11 مهر 1394برچسب:, :: 19:24 :: نويسنده : سوگل ارزش خوندن داره.. لطفا با حوصله بخونین . (تنها)
حسین فریاد میزند! "هل من ناصر ینصرنی"؟ و من در حالی که نمازم قضا شده است، میگویم "لبیک با حسین". حسین نگاه میکند و لبخند میزند؛ و به سمت دشمن تاخت میکند، و من باز میگویم: لبیک با "ح س ی ن" .. لبیک حسین شمشیر میخورد و من سر پدرم فریاد میکشم، لبیک یا حسین حسین سنگ میخورد و من در پس خنده های مستانه ام فریاد میزنم؛ لبیک حسین رمق ندارد و باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟ من به دوستم دروغ میگویم و فریاد میدارم لبیک یا حسین. حسین سینه اش سنگین شده است؛ کسی روی سینه است؛ حسین به من نگاه میکند و میگوید: تنهایم نگذار. یاریم کن. من گناه میکنم و میگویم لبیک یا حسین..لبیک خورشید غروب کرده است، و من میگویم: اللهم عجل الولیک الفرج. حسین به مهدی نگاه میکند و میگوید: مهدی من سرباز توام، کسی نبود یاریم کند و ادعا کننده ای نبود. تو از من مظلومتری.. به چشمان مهدی خیره میشوم و میگویم: دوستت دارم، تنهایت نمیگذارم.. و مهدی به محراب میرود و برای گناهان من طلب مغفرت میکند...!! مهدی تنهاست.. حسین تنها بود.. کربلای دیگری در راه است؟؟ شنبه 11 مهر 1394برچسب:, :: 19:23 :: نويسنده : سوگل المیرا شریفی مقدم هنگام خواندن خبر آمار نهایی کشته شدگان فاجعه منا، بغض گلویه اش را گرفت و گریه اجازه خواندن خبر را به او نداد. جهان اسلام سیاه پوش شد..... شنبه 11 مهر 1394برچسب:, :: 19:22 :: نويسنده : سوگل
وقتی دلت گرفته و ناراحتی...
خدا به فرشته هاش میگه:
نیگا دوباره یادش رفته من پیشش هستم!!! شنبه 11 مهر 1394برچسب:, :: 19:21 :: نويسنده : سوگل
درباره وبلاگ ![]() بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |