فقط خدا تنهاست
عرشیان می خندند. فرشیان پایکوبی می کنند. در عرش و فرش هنگامه ای برپاست. آسمانیان سر در گوش هم برده ، با شادی و سرور، شعر مقدم مبارک را زمزمه می کنند. ملائک عرش را گل افشانی می کنند. از خانه محمد(ص) نور فاطمی ، رقص کنان خود را به رخ ها می کشاند. امشب خانه خدیجه(س) مهمانی کوچک از آسمان دارد. ولادت مادر عالمیان زهرای مرضیه ، ام ابیها، برهمه دوستان مبارک و تهنیت باد. یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:, :: 7:55 :: نويسنده : سوگل
یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:, :: 7:54 :: نويسنده : سوگل
زمین خوردن زیباست.... اگر مقصد.... خاک پای مادر باشد....
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، مادرم ؛
ولادت خانم فاطمه زهرا سلام علیها مبارک باد
اگر نگاه تو افتاده سمت ما حتماً
یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:, :: 7:52 :: نويسنده : سوگل
اگر پیامبر دست زهرا را میبوسد و برای او احترام فراوانی قایل است، برای این است که: زهرا مادر عترت طاهره است و یازده امام از این وجود مقدس به دنیاخواهند آمد.
اگر پیامبر زهرا را تعظیم و تکریم میکند،
و نماینده احکام اسلام است..
و تقوا وپارسایی و فضیلت است.
و «السلام علیکم یا اهلالبیت»
و در یک کلمه محور همه کمالها است.
و سمایی برایش تعظیم میکنند،
از این سخن که به ناحق نگفته ام. یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:, :: 7:50 :: نويسنده : سوگل
واژگان نور میان کلام جهانیان جان گرفت و آسمان عشق در میان دوستان ایمان ، باران آمد...
و هرم حضور آفتابیاش سلام و صلوات را مهمان چشمان عاشقان کرد و حضور و رایحه سبز ایمان را تکرار ، سلام بر یاس خوشبوی علی
سالروز ولادت ام ابیها ، مادر امامت ، همسر ولایت و دخت نبوت
را بر تمامی دوستداران حضرتش مبارک باد.
یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:, :: 7:47 :: نويسنده : سوگل اندکی بیندیشیم که رسولخدا(ص) چه هدفی دارد که دست زهرا را می گیرد و به مردم این گونه معرفیش می کند:
«مَن عَرَفَ هذِه فَقَد عَرَفَها وَ مَن لَم یَعرِفها فَهِی فاطمَةُ بِنتُ مُحَمَّد، وَ هِیَ بَضعَةٌ مِنّی، وَ هِیَ قَلبِیَ الَّتی بَینَ جَنبَیَّ،
فَمَن آذاها فَقَد آذانی وَ مَن آذانی فَقَد آذَی اللّه» بحار، ج 43، ص 54.
هر که او را می شناسد که می شناسد و هرکه نمی شناسد بداند: او فاطمه دختر من است و پاره تن من و قلب من است، هرکسی او را بیازارد، مرا آزرده و هرکه مرا بیازارد، خدا را آزده است. راستی چرا؟ آیا این فقط مهرورزی یک پدر به دخترش است؟.... آیا.....؟ یا اسرار فراوان و پنهان دیگری دارد؟؟؟
یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:, :: 7:44 :: نويسنده : سوگل چهار شنبه 27 فروردين 1393برچسب:, :: 11:40 :: نويسنده : سوگل
دو شنبه 18 فروردين 1393برچسب:, :: 20:52 :: نويسنده : سوگل
گفتم نرو، خندید و رفت...
دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت باشی و بروی زیر رگبار گلوله عجیب نیست؟
آدم باید خیلی کله شق باشد که همه چیز را ول کند و بزند به بیابان،
میان بسیجی های خاکی. حاج احمد متوسلیان را می گویم.
فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله.
سرش توی کار خودش بود. آرام و تنها، یک گوشه می نشست.
کمتر با بچه ها بازی می کرد خیلی لاغر بود مادر نگران بود
. بچه چهار ساله که نباید این همه آرام باشد.
بعدها فهمیدند که قلبش ناراحت است. عملش کردند.
می خواست برود قم یا نجف درس طلبگی بخواند.
حتی توی خانه صدایش می کردند "آشیخ احمد" ولی نرفت .
می گفت: "کار بابا تو مغازه زیاده"
هم دانشگاه می رفت هم کار می کرد. در یک شرکت تاسیساتی.
اوایل کارش بود که گفت:
"برای ماموریت باید بروم خرم آباد". خبر آوردند دستگیر شده با دو نفر دیگر اعلامیه پخش می کردند. آن دو تا زن و بچه داشتند
احمد همه چیز را به گردن گرفته بود تا آنها را خلاص کند.
رزمنده حسابی خسته بود و از بی خوابی گلایه می کرد.
حاج احمد او را تا سینه کش خاکریز بالا برد و جایی را در روبرو،
در آسمان سمت غروب نشان داد و گفت: "ببینم بسیجی! می دانی آنجا کجاست؟
آنجا انتهای افق است، من و تو باید این پرچم خودمان را آنجا بزنیم، در انتهای افق...
هر وقت آنجا رسیدی و پرچم خود را کوبیدی، بعد بگیر بخواب، ولی تا آن وقت، نه!"
ترکش خمپاره حاج احمد را به شدت زخمی کرده بود.
بچه ها به زور او را به بیمارستان صحرایی بردند. کار به اتاق عمل و جراحی افتاد.
نمی گذاشت بی هوشش کنند. می گفت می ترسم
موقع به هوش آمدن اطلاعات نظام و عملیات را لو بدم.
بی هوشش نکردند، همانطور عمل شد.
رفت لبنان... راستی راستی هم دیگر برنگشت. سال ۶۱ بود که رفت...و مفقود ماند تا امروز...
جمعه 15 فروردين 1393برچسب:, :: 18:25 :: نويسنده : سوگل
سید ما!
مولای ما!
دعا کن برای ما!
صاحب ما توئی ؛ صاحب این کشور توئی ؛
صاحب این انقلاب توئی ؛ پشتیبان ما شما هستید؛
ما این راه را ادامه خواهیم داد ؛ دراین راه ما را با دعای خود،
با حمایت خود ، با توجه خود ، پشتیبانی بفرما...
------------------
به امید ظهور امام زمان (عج) (۱۰ صلوات )
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 18:57 :: نويسنده : سوگل هفت جا ، نفس خویش را حقیر دیدم ،
نخست : هنگامیکه به پستی تن میداد تا بلندی یابد.
دوم : آنگاه که در برابر از پاافتادگان ، میپرید.
سوم : آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید.
چهارم : آنکه گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او
دست به گناه میزنند ، خود را دلداری داد.
پنجم : آنگاه که از ناچاری ، تحمیل شدهای را پذیرفت
و شکیباییاش را ناشی از توانایی دانست.
ششم : آنگاه که زشتی چهرهای را نکوهش کرد ،
حال آن که یکی از نقابهای خودش بود.
هفتم : آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت.
جبران خلیل جبران جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 18:51 :: نويسنده : سوگل
شهادت ام المومنين حضرت فاطمه زهرا *س*را به محضر آقا امام زمان *عج* تسليت عرض مينمايم
شبی پسر کوچکی یک برگه کاغذ به مادرش داد. مادر که در حال آشپزی بود ،دست هايش را با حوله ايي تمييز كرد و نوشته ها را با صداي بلند خواند.
پسر با خط بچگانه اش نوشته بود:
صورت حساب:
مسواك زدن :هزار تومان
مرتب كردن اتاق خوابم: دوهزارتومان
مراقبت از برادر كوچكم: دو هزار تومان
بيرون بردن سطل زباله : هزار تومان
نمره رياضي خوبي كه امروز گرفتم: پنج هزار تومان
جمع بدهي شما به من: يازده هزارتومان
مادر به چشمان منتظر پسرش نگاهي كرد . چند لحظه خاطراتش را مرور كرد.قلم را برداشت و پشت برگه صورت حساب او اين عبارات را نوشت:
بابت سختي نه ماه بارداري كه در وجودم رشد كردي: هيچ
بابت تمام شبهايي كه بربالينت نشستم و براي سلامتيت دعا كردم : هيچ
بابت تمام زحماتي كه دراين چند ساله كشيدم تا تو بزرگ شوي: هيچ
بابت غذا و نظافت تو و فراهم كردن سرگرمي هايت : هيچ
و اگر تمام اينها را جمع بزني خواهي ديد كه هزينه عشق واقعي من به تو هيچ است....
وقتي پسر آنچه مادرش نوشته بود را خواند، چشمانش پر از اشك شد و درحالي كه به مادرش نگاه ميكرد ،گفت: مامان دوست دارم...
آنگاه قلم را برداشت و زير صورت حساب نوشت :
قبلا به طور كامل پرداخت شده است!!
یابن الحسن
موکول میکنم گله ی هجر را به بعد،
امروز حال مادرتان روبه راه نيست ......
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 18:50 :: نويسنده : سوگل
موسسه آمریکای اینتر پرایز:
مشکل آمریکا در ایران حضور یک ابر حریف به نام آیت ا...خامنه ای است
که نقشه راه را می داند و مردم به او اعتقاد و اعتماد دارند! جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 18:44 :: نويسنده : سوگل جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 18:42 :: نويسنده : سوگل امام رضا فرمود: کسي که بعد از نماز صبح و مغرب قبل از اين که از حالت نماز خارج شود بگويد: ﺇنَّ الله وَ مَلَائِکَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يَا اَيُّهَاالَّذينَ آمنوا صَلَّوا عَلَيهِ و سَلَّموا تسليماً سپس بگويد اللهم صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ و ذُرّيتَهُ خداوند صد حاجت او را برآورده مي کند که هفتاد حاجت در دنيا و سي حاجت در آخرت است. يک صلوات برابر با هفتاد رکعت نماز امام صادق فرمود:پاداش کسي که بين نماز ظهر و عصر صلوات بفرستد معادل پاداش هفتاد رکعت نماز است.
ديدن بهشت با صلوات حضرت محمد(ص) فرمود: هر کس هر روز هزار صلوات بفرستد از دنيا نخواهد رفت تا جاي خود را در بهشت ببيند
ديدار امام عصر(ع) با صلوات امام صادق (ع) فرمود : هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگويد: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم نمي ميرد تا اين که حضرت مهدي (ع) را درک کند و به ملاقاتش نايل آيد.
صلوات سپر آتش جهنم حضرت محمد (ع) فرمود: کسي که بر من صلوات بفرستد هرگز داخل آتش جهنم نخواهد شد.
عفو گناهان چندين ساله با صلوات حضرت محمد (ص) فرمود: هر کس در روز جمعه صد مرتبه بر من صلوات بفرستد حق تعالي گناهان هشتاد ساله ي او را بيامرزد.
ثبت نشدن گناه تا سه روز با صلوات حضرت محمد (ص) فرمود: هر کس يک مرتبه بر من صلوات بفرستدآن دو ملکي که محافظ رفتار او هستند تا سه روز هيچ گناهي براي او نمي نويسند. جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 18:37 :: نويسنده : سوگل جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 18:33 :: نويسنده : سوگل آیه 30سوره ی ملک: بگو که اگر آب شما در زمین فرو رفت پس کیست که برای شما آب روان بیاورد؟ اگر امام شما از شما غایب شد- که نمی دانید اوکجاست - و حلال و حرام خداوند عزوجل را برایتان بیاورد؟ جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 12:47 :: نويسنده : سوگل
درباره وبلاگ بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|