فقط خدا تنهاست

خـبـر آمـد خبـری نیـست هنـوز

 

w535

 

خـبـر آمـد خبـری نیـست هنـوز
از غـم دوری دلـدار بـسـوز...
بـایـد ایـن جـمعه بیایـد، بایـد!
مـن دگـر خسـته شـدم از شـایـد!

اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج

یک شنبه 30 فروردين 1394برچسب:, :: 15:47 :: نويسنده : سوگل

 

دعا بکن؛

 

137055_pggxF3Pa1.jpg

ولی اگر اجابت نشد؛

 

با خدا دعوا نکن؛

 

میانه ات با او به هم نخورد؛

 

چون تو جاهلی؛

 

و او عالم و خبیر ...

                                  « میرزا اسماعیل دولابی »

یک شنبه 30 فروردين 1394برچسب:, :: 15:44 :: نويسنده : سوگل

263878_pFU5ngJU.jpg

اینجا همه دلتنگند

دنبال گمشده ای هستند

من هم دنبال گمشده ای می گردم

گمشده ای به نام من …

یک شنبه 30 فروردين 1394برچسب:, :: 15:43 :: نويسنده : سوگل

zsndani.jpg

آنچه بار زندگی را بردوش ما سنگین تر می سازد

عموماً زیاده روی در خود زندگی است

یک شنبه 30 فروردين 1394برچسب:, :: 15:42 :: نويسنده : سوگل

 

خدایا توفیق بده همونجور ک تو میخای باشم...

 

میدونم فاصلم با چیزی که میخوای زیاده....

 

ولی

 

دستت دردنکنه دیگه زحمت کم کردن فاصلشو بکش

2449239540_6a96abc6fc.jpg

یک شنبه 30 فروردين 1394برچسب:, :: 15:42 :: نويسنده : سوگل


 

 گاهی هیچکس نیست تا باهاش درد دل کنیم ....

 

 
دلت میخواد با یکی حرف بزنی ..... درد دل کنی  
 

 
اونوقت یه چیزی ته دلت بهت میگه : 
 

 
با اونی که اون بالاست حرف بزن  
 

 
ناخود آگاه رو میکنی سمت آسمون  
 

 
میگی خدایا ....
wallpaper-allax-62-1024x576.jpg

پنج شنبه 27 فروردين 1394برچسب:, :: 13:37 :: نويسنده : سوگل

 

برترین واسطگی ها آن واسطگی است

که آدمی بین دوتن در امر ازدواج واسطگی کند

تا زمینه برای تشکیل خانواده شان فراهم گردد.

 

شهید ثانی ؛ جعفریات صفحه 173

111148_631.jpg

 

 

از رسول گرامی اسلام روایت شده :

آنکس که موجبات ازدواج برادر مومنش را بازنی فراهم سازد

بدانگونه که موجبات انس پدید آید و موجب کمکی برای او باشد ،

و با آن وصلت به راحت و سعادت رسد ،

خدا از حوریه ی بهشتی او را نصیب دهد

و او را باکسانی از صدیقین محشور سازد که او دوستش میدارد .

و هم او را با خاندان پیامبر و دوستانش مانوس گرداند.

شیخ حر عاملی ؛ وسائل الشیعه ؛ کتاب النکاح جلد14

پنج شنبه 27 فروردين 1394برچسب:, :: 13:27 :: نويسنده : سوگل

پِـیِ کدام نخود سیاه بفرستم دلم را ؟!

وقتی فقط بهانه

شش گوشه

حُــ
سِــ
ـیــ
ــن ••••
را گرفته است ؟!

"حســــــــــــــیـن جــــــــان"
هوای دو نفره نه چتر می خواهد و نه باران ...!
فقط یک حرم می خواهد و زائری خسته ...!
بطلـــــــب آقــــــــا ...
دلـــــــــــــتــــــــنـــــــــگــــــــــم ...!

سه شنبه 25 فروردين 1394برچسب:, :: 13:46 :: نويسنده : سوگل

2012%20-%201%20%282%29.jpg

 

گاهی اوقات نباید برخی

حرف ها را زد...

باید برخی

حرف ها را خورد...


               و دل

چه می کشد بین این زد و خورد ها...

سه شنبه 25 فروردين 1394برچسب:, :: 13:41 :: نويسنده : سوگل

c7484_d3219_486314_3868467.jpg

 

 

خدایا ببخش

 

تمام شیطنتامونو

 

تمام اذیتامونو

 

و ازهمه مهمتر ببخش که بعضی وقتا بحدی غرق این دنیا میشیم

که یادمون میره تو ناظرو حاضری........

 

خداجونم ببخشید....

 

و یه خواهش کوچولو....

 

همه رو به اونچه که میخوان برسون.......

البته به چیزهایی که خودت انتهای خوبشو از همین الان داری میبینیا!!!

ازت متشکرم

دو شنبه 24 فروردين 1394برچسب:, :: 14:10 :: نويسنده : سوگل

%DA%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C.jpg

 

خواهرم!

 

قرمزی خون خود را به سیاهی چادرت امانت داده ام  

 

                                                                  امانت دار خوبی باش!!!

 

 

امروز توی اتوبوس نشسته بودم 

 

واز پنجره ی اتوبوس بیرون رو نگا میکردم

 

منظورم از اتوبوس همون خط واحده

 

اره نشسته بودمو بیرونو نگا میکردم که

 

چشمم به یه جمله افتاد که روی دیوار نوشته بودنند

 

خیلی خوشم اومد

 

وقتی نگا کردم دیدم روی دیوار بنیاد شهید نوشتند 

 

فکر کنم بخشی از وصیت نامه یه شهید بود

 

نوشته بود:

 

خواهرم! قرمزی خون خود را به سیاهی چادرت

امانت داده ام   امانت دار خوبی باش!!!

دو شنبه 24 فروردين 1394برچسب:, :: 14:10 :: نويسنده : سوگل

%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1_%D8%B4%D9%87%DB

مـــآدر است دیگر ...

دلش که تنــگ می‌شود ؛

از آن کوچــه‌های تنگِ پآییـن شهر

می‌آید به بهشت زهرا

پیـش پســرش ...

◆ مــادر است دیگــر

گریــه نمی‌کند!

فقــط بطــری آب را دستش می‌گیرد ؛

آرام آب می‌ریزد

خودش هم نم‌نم روی سنگ قبـــرها 【 آبــــ 】 می‌شود ...

دو شنبه 24 فروردين 1394برچسب:, :: 13:59 :: نويسنده : سوگل

به سلامتی کسی که وقتی از مدرسه می اومدیم خونه می گفت:

 

از صبح تا حالا برات 1000 تا صلوات فرستادم تا امتحا نتو 20 بشی

 

برای تمام مادران دنیا آرزوی سلامتی و تندرستی رو دارم

و برای تمام کسانی که مادرشون کنارشون نیست آرزوی صبر می کنم

 

خدایا مواظبشون باش

 

مخصوصا مادران شهید رو ...

 

الهی هیچ کس غم مادر نبینه

و بهترین هدیه ای که می تونم به شما مادران عزیز هدیه کنم

اینه که میدونم چقدر دلتون برای مامانتون تنگ شده.

 

برای شادی روحشون صلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

785518_941.jpg

دو شنبه 24 فروردين 1394برچسب:, :: 13:53 :: نويسنده : سوگل


w535

 

 

مادر_شهید
زیییینگ
صدای زنگ در می آید...
سراسیمه چادرش را بر می دارد ...
نمیداند چطور ! خودش را به در میرساند
بدون معطلی در را باز میکند ...
.
-سلام ، از حسینم خبر اوردید؟
-سلام حاج خانوم ، نه اومدیم واسه تعمیرات برق،خودتون زنگ زدید،یادتون نیست؟
-عه، چرا پسرم بفرما بفرما....
.
دم ظهر ...
باز هم زنگ میزنند ، مادر باز هم سراسیمه میدود به سمت در ...
اما...
باز هم خبری از حسینش نیست
.
صبح ، ظهر،عصر،شب ، هرکسی زنگ میزند ،

مادر فکر میکند خبری از جگرگوشه اش اورده اند اما...
.
بالاخره فقط یک روز خبر اوردند...
چه خبری؟
مادر فقط دیده شده حسینت شهید شد...
اما معلوم نیست جسدش کجاس...
ای وای...
.
حال دل مادر خراب تر شد...
از این به بعد باران که می بارد...
وسط حیاط خانه مینشیند...
زیر باران...
.
-مادر چرا ؟
مریض میشی...
-نه،الان پسرم ، حسینم زیر همین بارون ...
تنش خیس میشه...
ای مادر بمیره برات که طاقت سرما خوردگیتو واسه یه لحظه هم نداشت...

آری این است کار هر روز مادر...
انقدر به در خیره شد که در خانه از خجالت آب شد...
مادر یعنی این...
اخرش هم پسرش امد دنبالش...
و مادر را با خود برد..
.

دو شنبه 24 فروردين 1394برچسب:, :: 13:52 :: نويسنده : سوگل

w535
یکی از فانتزیام اینه :
در حالی که بوی قرمه سبزی ای که با عشق پختم تو خونه پیچیده

منم آراسته نشستم منتظر ، که آقامون از در وارد بشه
ِیهو با صدای زنگ از جا بپرم

قلبمم تالاپ تولوپ کنه بخاطر تشریف فرمایی حاج آقامون

بپرم در و باز کنم ببینم اقامون اومدن با یه کلاشینکف ِ تر تمیز و خوشگل

بعدش بیاد داخل بگه به به چه کردی حاج خانوم خسته نباشی
حالا که خانوم خوبی بودی پاشو اماده شو بریم

منم بگم عه وا حاج اقا کجا؟؟؟

ایشونم بگن میخوایم بریم عراق با داعش بجنگیم

منم بگم چعشم هر چی شما بگین حاج آقا
وای حالا چی بپوشم؟

اقامونم بگه :یه لباس ساده با چادرت بپوش بریم.

بعدشم بریم بجنگیم شهید شیم

دو شنبه 24 فروردين 1394برچسب:, :: 13:50 :: نويسنده : سوگل

 
8e152ad1e62bb7736ad8dc13bb9904a4-425

 
ﺟﻤﻠﻪ ﺯﯾﺒﺎیی ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﺩﺭ
 
ﺷﻬﺮ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭک  ﻧﻮﺷﺘﻪ شده:
ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﻮﺍﻻﺗﯽ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ
 
ﮔﻮﮔﻞ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮد !
ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻤﺎﺳت..

چهار شنبه 12 فروردين 1394برچسب:, :: 12:34 :: نويسنده : سوگل

 

خدایا

 

کمکمون که به کسی دل نبندیم...

 

و اگر قرار به دل بستن بود

 

به کسی دل ببندیم که تو میخوای...

 

dast-parvaneh-banafsh.jpg

 

..........................الهی.........................

 

دلبری برای غیر چه سود

چرا که تو دلبر بی چون و چرای مایی

چهار شنبه 12 فروردين 1394برچسب:, :: 12:32 :: نويسنده : سوگل

مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت

روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت:

حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان

بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی،

من زر و زیور می خواهم! مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید:

برو هر جا دلت می خواهد! زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!

غروب به خانه آمد . مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟

چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد . زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟

مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید! زن باز هم

متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟ مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت:

تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم،

مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!

چهار شنبه 12 فروردين 1394برچسب:, :: 12:27 :: نويسنده : سوگل

درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فقط خدا تنهاست و آدرس sogolfx.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان