فقط خدا تنهاست

دنیا بد است،یا جهان بدی شدست


یا صاحب الزمان،زمان بدی شدست


یا درد ما،بدرد شنیدن نمیخورد


یا باد،نامه رسان بدی شدست

شنبه 30 شهريور 1392برچسب:, :: 12:56 :: نويسنده : سوگل

ماکه خودتشنه ی دیدارتوئیم

                      همه نادیده خریدارتوئیم

نه خریدارگرفتارتوئیم

                      نه گرفتارکه بیمارتوئیم

همه گوئیم بیامهدی جان

                      بشنوناله ی مامهدی جان

اشک معصوم تورامی خواند

                     آه مظلوم تورامی خواند

تن مهموم تورامی خواند

                     غم مغموم تورامی خواند

همه گوئیم بیامهدی جان

                     بشنوناله ی مامهدی جان

روی خونین شه هردوسرا

                     فرق بشکافته ی شیرخدا

ناله های شب تارزهرا

                     پرچم سرخ شه کرب بلا

همه گوئیم بیامهدی جان

                    بشنوناله ی مامهدی جان

 

 

شنبه 30 شهريور 1392برچسب:, :: 9:52 :: نويسنده : سوگل

ماراکه به خدمتت رسیدن سخت است

دیدن همه راتوراندیدن سخت است

بارغم تو،به جان کشیدن آسان

ازدشمن تو،طعنه شنیدن سخت است

 

شنبه 30 شهريور 1392برچسب:, :: 9:26 :: نويسنده : سوگل

احساس قشنگ من....

همیشه بوده ای مثل یک خیال خوش

دریک ذهن کودکانه.

بخصوص غروب های جمعه که ذهنم ازعطرنرگس فراگیر میشود

مولای ما

ازهمه چیز گرانبهاتر

یادت باشدمامنتظریم

تابیایی ودنیابه نورظهورت روشن شود

شنبه 30 شهريور 1392برچسب:, :: 9:12 :: نويسنده : سوگل

خنده دارترین ها ...؟!!!

واقعا خنده داره : ساعت ها می نشینیم یک رمان عاشقی می خونیم

در حالی که آخرش می دونیم که مثلا ژولی به پولی میرسه

اما وقت نماز که میشه انگار با خدا دعوا داریم

4 رکعت نماز رو یه سوت میخونیم !

واقعا خنده داره : برق خونمون اگر قطع بشه به زمین و زمان فحش میدیم

اما اگر ارتباطمون با خدا قطع بشه حتی خبردار هم نمیشیم !

واقعا خنده داره : یه رییس اداره ببنیم متر جلوش کج و راست میشیم

که مثلا یه روزی پارتیمون بشه اما روزی یک با ر

حتی حال سلام کردن به خدا را هم نداریم

چه برسه ب اینکه به راهش بریم تا همه جا پارتیمون باشه!

واقعا خنده داره : یک ساعت عبادت به درگاه الهی دیر و طاقت فرسا میگذره

ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد میگذره !



واقعا خنده داره : که 5 هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه،

اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!

واقعا خنده داره : که یه ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد

اما یه ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!

واقعا خنده داره : که وقتی می خواهیم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم

چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم

با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!

تازه وقت هم کم میاریم.

واقعا خنده داره : که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافه می کشه

لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم

اما وقتی که مراسم دعا و خطابه و نیایش طولانی تر از حدش می شه

شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!

واقعا خنده داره : که خوندن یه صفحه و یا بخش از قرآن یا کتاب دعا سخته

اما خوندن 100 صفحه از یه کتاب رمان آسونه!

واقعا خنده داره : که سعی میکنیم

ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزو کنیم

اما به آخرین صف های نماز جماعت تمایل داریم!

واقعا خنده داره : که برای عبادت و کارهای مذهبی

هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم

اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم

تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

واقعا خنده داره : که همه مردم می خوان

بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند

و یا کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن!

خنده داره . اینطور نیست ؟دارید می خندید؟ دارید فکر می کنید ؟

 

پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:, :: 19:19 :: نويسنده : سوگل

پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:, :: 11:27 :: نويسنده : سوگل

چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 17:17 :: نويسنده : سوگل

چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : سوگل

چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 17:1 :: نويسنده : سوگل

شبهاستاره می شمرم ازانتظارصبح

بریادمهرروی توای شهریارصبح

برماه واختران شب هجران نشسته ایم

تاکاروان بشارتی آردزیارصبح

سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, :: 12:26 :: نويسنده : سوگل

توی این کوچه سرگردانی

ازچه ای ماه،زمن پنهانی

گل نیلوفرویاس ونسرین

پیش خاک قدمت ارزانی

مرغ دل بام تورامی خواهد

پرپرواززمن نستانی

باتویک دشت شقایق باقی

بی تواماهمه جاحیرانی

قاصدک بوی بهاران دارد

ازمن اماچه خبرمی دانی؟

دامن کوچه به بن بست آمد

چشم مادربی تو،بارانی

 

سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, :: 12:18 :: نويسنده : سوگل

امشب دخیل پنجره فولاد می شوم
در بیستون عشق تو فرهاد می شوم
از زیر قبّه تو به معراج می روم
دیوانه وار در پی حلّاج می روم

دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 18:48 :: نويسنده : سوگل

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است 

 

یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است 

حتی فرشته ای که به پابوس آمده 
اینجا میان رفتن و ماندن مردد است 

اینجا مدینه نیست نه اینجا مدینه نیست 
پس بوی عطر کیست که مثل محمد است 

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای 
اینجا برای عشق شروعی مجدد است 

جایی که آسمان به زمین وصل می شود
جایی که بین عالم و آدم زبانزد است 

هر جا دلی شکست به اینجا بیاورید 
اینجا بهشت شهر خدا شهر مشهد است 

شعر از رضا عابدین زاده
 

 

 

دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 14:2 :: نويسنده : سوگل

کاش من یک بچه آهو می شدم
می دویدم روز و شب در دشتها
توی کوه و دشت و صحرا روز و شب
می دویدم تا که می دیدم تو را

کاش روزی می نشستی پیش من
می کشیدی دست خود را بر سرم
شاد می کردی مرا با خنده ات
دوست بودی با من و با خواهرم

چونکه روزی مادر م می گفت تو
دوست با یک بچه آهو بوده ای
خوش به حال بچه آهویی که تو
توی صحرا ضامن او بوده ای

پس بیا من بچه آهو می شوم
بچه آهویی که تنها مانده است
بچه آهویی که تنها و غریب
در میان دشت و صحرا مانده است

روز و شب در انتظارم پس بیا
دوست شو با من مرا هم ناز کن
بند غم را از دو پای کوچکم
با دو دست مهربانت باز کن

 

سید سعید هاشمی

 

 

 

 

دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : سوگل

گنبدت از هر کجای شهر سوسو می کند

دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند

در لباس خادمان مهربانت، آفتاب

صبح ها، صحن حرم را آب و جارو می کند

ماه هر شب کنج بست "شیخ حر عاملی"

یاد معصومیت آن بچه آهو می کند

یاد معصومیت آن بچه آهو ...یاد تو

کوچه های شهر را لبریز "یا هو " می کند

باد، هم مثل نگهبان درت... بدو ورود

غصه را از شانه های خسته، پارو می کند

عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت

هر که می آید حرم ... این عطر را بو می کند

...خادمی می گفت که... آقا به وقت بدرقه

دست زائر را پر از گل های شب بو می کند

دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 13:33 :: نويسنده : سوگل

هزاربارنوشتم وپاره کردم باز

نیامدی ودلم راستاره کردم باز

چقدرشعرشدم شعرهای آبی رنگ

ردیف وقافیه واستعاره کردم باز

چقدرسوره شدم آیه آیه دلتنگی

چقدرمحض شمااستخاره کردم باز

گره به قلب من افتاده صدهزارگره

به اسم اعظمتان راه چاره کردم باز

دلم گرفت ازاین شهرهای بی موعود

تمام پنجره هارادوباره کردم باز

کنارپنجره،گلدان،تنگ ماهی ها

به سمت روشن چشمت اشاره کردم باز

کسی نخواندبرایم تلاوت سبزی

برای آمدنت استخاره کردم باز

دخیل بسته دلم،روضه ای بخوان آقا

هوای کودک بی گاهواره کردم باز

دوباره جمعه غروب است ساکت وبی روح

نیامدی ودلم راستاره کردم باز...

 

یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 8:37 :: نويسنده : سوگل

یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 8:25 :: نويسنده : سوگل

یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 8:23 :: نويسنده : سوگل

یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 8:18 :: نويسنده : سوگل

چه پاداش بزرگی نصیب مامی شود

آن هنگام که می خواهیم ازتوبنویسیم،ازتو

ازتوکه والاترین مرتبه عشقی.

ای که هرگزنمی دانیم کی خوای آمد،

امیدداریم که به وعده یکتایمان زودتربیایی

چشم انتظاری سخت ترازمرگ است.

به این آرزوکه می آیی جمعه هاپشت پنجره انتظارمان

می نشینیم وبرایت اشک می ریزیم.

عصرهای جمعه بدجوری دلمان می گیرد

وحتی لحظه ای آرام وقرارندارد.

آقاجان ازدوریت هزاران باردلمان شکسته

ومرهم این شکست،شده نامه نوشتن وپاره کردن.

ازبی پناهیمان نوشتیم وندانستیم که توبی پناه ترازمایی

ازتنهایی مان نوشتیم وندانستیم تونیزاین چنینی

یااباصالح

هویدای پنهان ما

مطمئنیم هروقت که بیایی ،

چشمانمان ازآن توست

وتنهاحق انتظارشان همین است.

مهربانم،اشک نریزبرگناهانمان که درحضورتوشرمنده ترینیم

دلمان نگاه زیبایت رامی خواهدنگیرازمااین تمنارابیا،

بیاکه چشمانمان،طاقتمان راگرفته اند

وتورامیخواهند.

ای که وصفی زیباترازتونشنیده ام بیا...

 

شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, :: 15:9 :: نويسنده : سوگل

ای بهانه زندگی،هنوزهرصبح جمعه که نمازمی گذاریم

امیدطلوع درخشان توراانتظارمی کشیم.

ای فرزندفاطمه(س)چه دشواراست

که صداهای دیگران درگوشمان بپیچد،

اماازآوای دل انگیزتوبی بهره ومحروم باشیم.

ای امیددل!امروزه آرزوی ظهورتو،همه

ستمدیدگان جهان رابه انتظارت نشانده است.

کی می شودکه صدای گامهای آمدنت

درگوش جهانیان طنین افکند؟

کی می شودشب وروزمان درفضای معطرظهورت بگذرد؟

کی می شودبوی خوش ظهورتو

درشامه جهانیان بپیچد؟

آقاجان!

این روزهاشیعیان درآرزوی ظهورتوزمزمه می کنند:

کجاست بقیه الله((عج))؟!

کجاست آنکه همگان درانتظاراویند؟!

کجاست آن آقایی که برای قطع ریشه

ستمگران اماده است؟!

کجاست امیدمابرای نابودی ظلم وستم؟!

کجاست درهم کوبنده قدرت متجاوزان؟!

کجاست ویران کننده بنیان های شرک ونفاق؟!

کجاست نابودکننده فسق وفجوروعصیان؟!

کجاست عزت بخش دوستان

وخوارکننده دشمنان؟!

کجاست صاحب روزپیروزی وبرافرازنده پرچم هدایت؟!

کجاست انتقام گیرنده خون حسین(ع)؟!

کجاست فرزندزهرای اطهر(س)؟!

 

 

شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, :: 14:44 :: نويسنده : سوگل

عمریست به هوای خودت گریه می کنی

عمریست بانوای خودت گریه می کنی

گاهی کنارتربت مخفی مادرت

به خاک آشنای خودت گریه می کنی

یک شب کنارپنجره فولادمی روی

باحاجت ودعای خودت گریه می کنی

شبهای جمعه زائرشش گوشه می شوی

بایادکربلای خودت گریه می کنی

باخواندن زیارت ناحیه تاسحر

باسوزروضه های خودت گریه می کنی

لایق نبوده ایم انیس غمت شویم

بادردوغصه های خودت گریه می کنی

ماکه اهمیت به غیابت نمی دهیم

ازغربتت برای خودت گریه می کنی

هرهفته نامه های مرامی زنی ورق

برحال این گدای خودت گریه می کنی

کس تاب آن نداشته هم گریه ات شود

تنهاتوپابه پای خودت گریه می کنی

جمعه 22 شهريور 1392برچسب:, :: 16:15 :: نويسنده : سوگل

صدای خش خش برگهاکه می افتند

همه زدوری تومی گفتند

جمعه گذشت همه فریادمی زنند

جمعه ی دیگرگذشت وبازنیامد...

 

جمعه 22 شهريور 1392برچسب:, :: 16:10 :: نويسنده : سوگل

پشت پنجره هایی که گل نرگس روئیده است

چراغی آویزان می کنیم شایدآقابیاید...

جمعه 22 شهريور 1392برچسب:, :: 15:49 :: نويسنده : سوگل

چشم هایمان انتظارت رامی کشند.

هرجمعه لحظه شماری می کنیم تابیایی

آقاجان چشم های ماانتظارت رامی کشند،

کجایی بیا؟بیامرهم دلهای منتظرماباش.

هرباردلمان می گیردبه جمکران می رویم

وحرف های دلمان رامی زنیم تاتسلی پیداکنیم

آقاماراقابل نمی دانی بیایی ؟!

آن قدرمهدی(عج*مهدی(عج)می گوییم تابیایی

توآبروداری خودت ازخدابخواه که بازآیی.

کجایی؟!iهرجمعه کوچه رابرایت

آب وجارومی کنیم تابیایی!

کجایی؟!همه زمین وزمان منتظردیدنت هستند

تابرگام های توبوسه زنند.

کاش جمعه ای که پیش روی ماست

موذنان صبح جمعه ازگنبدهای مساجدبانگ

((المهدی(عج))سردهند

وجهان سرمست وخوشحال ازظهورت باشد.

بیامهدی(عج)جان

چشمهایمان انتظارت رامی کشند.

دست نوازشت راازمادریغ نکن

ومرهم دل های منتظرماباش.

جمعه 22 شهريور 1392برچسب:, :: 10:34 :: نويسنده : سوگل

این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود

مجنون به غیرخانه ی لیلانمی شود

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند

هریوسفی که یوسف زهرانمی شود

پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, :: 10:1 :: نويسنده : سوگل

ازمعنی انتظاریک لحظه بایست

دیوانه شدن به خاطرت کافی نیست

یک لحظه بایست ویک جمله بگو

تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟

پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, :: 9:58 :: نويسنده : سوگل

بیاتانغمه ی شوق ازنهادخاک برخیزد

غبارازخاطرآیینه افلاک برخیزد

به هنگام ظهورتو،توای خورشیدنورانی

به پیش پای توچون خاکیان،افلاک برخیزد

مگرحرف مراتکرارسازد،ای گل نرگس

سخن باکوه می گویم،کزوپژواک برخیزد

پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, :: 9:53 :: نويسنده : سوگل

تنهایادگاری ام ازبهشت...

من سنگ شدم وسدودیوار.

دیگرنورازمن نمی گذرد،دیگرآب ازمن عبورنمی کند

روح من درمن روان نیست وجان جریان ندارد

حالاتنهایادگاری ام ازبهشت ولطافتش

چندقطره اشک است که گوشه دلم پنهانش کرده ام

گریه نمی کنم تاتمام نشود

می ترسم بعدازآن چشم هایم سنگ ریزه ببارد.

یالطیف این رسم دنیاست که اشک

سنگ ریزه شودوروح سنگ وصخره؟

این رسم دنیاست که شیشه هابشکند

وودل های نازک شرحه شرحه شود؟

وقتی تیره ایم،وقتی سراپاکدریم

به چشم می آییم ودیده می شویم

امالطافت که ازحدبگذرد،ناپدیدمی شود.

پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, :: 9:39 :: نويسنده : سوگل

سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 14:42 :: نويسنده : سوگل

سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : سوگل

سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 14:37 :: نويسنده : سوگل

سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 14:28 :: نويسنده : سوگل

خداکندکه بیایدمسافری که نیامد

وکوچه کوچه بنازم به عابری که نیامد

همیشه غربت اینجافقط نصیب دلم شد

شریک غربت من کو؟مهاجری که نیامد

شکست بغض گلویم درانتظارعزیزی

دعاکنیم که بیایدمسافری که نیامد

دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, :: 15:55 :: نويسنده : سوگل

پرمی زنیم وبازبه بالانمی رسیم

پابندشب شدیم وبه فردانمی رسیم

درپهنه کویرفقط دورمی زنیم

هرقدرمی رویم به دریانمی رسیم

تادل زعشق های مجازی نکنده ایم

مجنون نمی شویم وبه لیلانمی رسیم

دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, :: 15:45 :: نويسنده : سوگل

تویی صفای ضمیرم      چرانمی آیی

چرابهانه نگیرم   چرانمی آیی

اگرحجاب ظهورت    وجودتارمن است

خداکندکه بمیرم    تاتوبازآیی

 

دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, :: 15:39 :: نويسنده : سوگل

ازهجرتوبی قراربودن تاکی ؟

بازیچه ی روزگاربودن تاکی؟

ترسم که چراغ عمرگرددخاموش

دورازتو،به انتظاربودن تاکی؟

دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, :: 9:55 :: نويسنده : سوگل

این تپش های قلب من

این چشم انتظاری من

این بغض آسمان

فقط بخاطرآن است که همچنان منتظرم

خدایااین قطرات اشک که همچوبارانی

دریک روزطوفانی است رانثاروجودزیباروی عالم

که مومنان چشم انتظارش هستندمی کنم

فقط به امیدآن روززنده ام عشق من بیایدومن

نیزجزءیاران وفادارمهدی موعودم شوم

شب های چشم انتظاری چشم انتظار

مهدی ام من

شاعر:علی کیان

دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, :: 9:42 :: نويسنده : سوگل

پاداش کسی که قبرعمه ام(فاطمه معصومه)

رادرقم زیارت کندبهشت است .

محمدبن علی الجواد(ع)

میزان الحکمه:ح8180

میلادکریمه اهل بیت مبارک

جمعه 15 شهريور 1392برچسب:, :: 10:41 :: نويسنده : سوگل

هرکه به خدااعتمادکند

خداونداورادرکارهای دنیاوآخرتش کفایت کند.

امام صادق(ع)

جمعه 15 شهريور 1392برچسب:, :: 10:20 :: نويسنده : سوگل

درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فقط خدا تنهاست و آدرس sogolfx.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان