فقط خدا تنهاست

خنده دارترین ها ...؟!!!

واقعا خنده داره : ساعت ها می نشینیم یک رمان عاشقی می خونیم

در حالی که آخرش می دونیم که مثلا ژولی به پولی میرسه

اما وقت نماز که میشه انگار با خدا دعوا داریم

4 رکعت نماز رو یه سوت میخونیم !

واقعا خنده داره : برق خونمون اگر قطع بشه به زمین و زمان فحش میدیم

اما اگر ارتباطمون با خدا قطع بشه حتی خبردار هم نمیشیم !

واقعا خنده داره : یه رییس اداره ببنیم متر جلوش کج و راست میشیم

که مثلا یه روزی پارتیمون بشه اما روزی یک با ر

حتی حال سلام کردن به خدا را هم نداریم

چه برسه ب اینکه به راهش بریم تا همه جا پارتیمون باشه!

واقعا خنده داره : یک ساعت عبادت به درگاه الهی دیر و طاقت فرسا میگذره

ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد میگذره !



واقعا خنده داره : که 5 هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه،

اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!

واقعا خنده داره : که یه ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد

اما یه ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!

واقعا خنده داره : که وقتی می خواهیم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم

چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم

با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!

تازه وقت هم کم میاریم.

واقعا خنده داره : که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافه می کشه

لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم

اما وقتی که مراسم دعا و خطابه و نیایش طولانی تر از حدش می شه

شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!

واقعا خنده داره : که خوندن یه صفحه و یا بخش از قرآن یا کتاب دعا سخته

اما خوندن 100 صفحه از یه کتاب رمان آسونه!

واقعا خنده داره : که سعی میکنیم

ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزو کنیم

اما به آخرین صف های نماز جماعت تمایل داریم!

واقعا خنده داره : که برای عبادت و کارهای مذهبی

هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم

اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم

تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

واقعا خنده داره : که همه مردم می خوان

بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند

و یا کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن!

خنده داره . اینطور نیست ؟دارید می خندید؟ دارید فکر می کنید ؟

 

پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:, :: 19:19 :: نويسنده : سوگل

پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:, :: 11:27 :: نويسنده : سوگل

چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 17:17 :: نويسنده : سوگل

چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : سوگل

چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, :: 17:1 :: نويسنده : سوگل

شبهاستاره می شمرم ازانتظارصبح

بریادمهرروی توای شهریارصبح

برماه واختران شب هجران نشسته ایم

تاکاروان بشارتی آردزیارصبح

سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, :: 12:26 :: نويسنده : سوگل

توی این کوچه سرگردانی

ازچه ای ماه،زمن پنهانی

گل نیلوفرویاس ونسرین

پیش خاک قدمت ارزانی

مرغ دل بام تورامی خواهد

پرپرواززمن نستانی

باتویک دشت شقایق باقی

بی تواماهمه جاحیرانی

قاصدک بوی بهاران دارد

ازمن اماچه خبرمی دانی؟

دامن کوچه به بن بست آمد

چشم مادربی تو،بارانی

 

سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, :: 12:18 :: نويسنده : سوگل

امشب دخیل پنجره فولاد می شوم
در بیستون عشق تو فرهاد می شوم
از زیر قبّه تو به معراج می روم
دیوانه وار در پی حلّاج می روم

دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 18:48 :: نويسنده : سوگل

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است 

 

یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است 

حتی فرشته ای که به پابوس آمده 
اینجا میان رفتن و ماندن مردد است 

اینجا مدینه نیست نه اینجا مدینه نیست 
پس بوی عطر کیست که مثل محمد است 

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای 
اینجا برای عشق شروعی مجدد است 

جایی که آسمان به زمین وصل می شود
جایی که بین عالم و آدم زبانزد است 

هر جا دلی شکست به اینجا بیاورید 
اینجا بهشت شهر خدا شهر مشهد است 

شعر از رضا عابدین زاده
 

 

 

دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 14:2 :: نويسنده : سوگل

کاش من یک بچه آهو می شدم
می دویدم روز و شب در دشتها
توی کوه و دشت و صحرا روز و شب
می دویدم تا که می دیدم تو را

کاش روزی می نشستی پیش من
می کشیدی دست خود را بر سرم
شاد می کردی مرا با خنده ات
دوست بودی با من و با خواهرم

چونکه روزی مادر م می گفت تو
دوست با یک بچه آهو بوده ای
خوش به حال بچه آهویی که تو
توی صحرا ضامن او بوده ای

پس بیا من بچه آهو می شوم
بچه آهویی که تنها مانده است
بچه آهویی که تنها و غریب
در میان دشت و صحرا مانده است

روز و شب در انتظارم پس بیا
دوست شو با من مرا هم ناز کن
بند غم را از دو پای کوچکم
با دو دست مهربانت باز کن

 

سید سعید هاشمی

 

 

 

 

دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : سوگل
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فقط خدا تنهاست و آدرس sogolfx.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان